دانش آموزان تجربي



معني لغات درس سوم فارسي هفتم


??نکات مهم درس :


 


نسل آينده ساز : ترکيب وصفي


 


جوان و نوجوان چشمه جوشان نيرو و استعداد است : تشبيه


 


استعداد : توانايي دروني


 


تحليل : بررسي


 


جوانان و نوجوانان ما اھل فکر کردن، دريافتن و تحليل کردن [ھستند] : نشانه ي نگارشي قلاب [ ] زماني استفاده مي شود که واژه اي به متن اصلي اضافه شده باشد.


 


مومن : ھم خانواده ي امن، امين، امنيت


 


 


درس سوم فارسي هفتم


به رغم : با وجود


 


عکس : برعکس، مخالف


 


مطبوعات : رومه ھا و مجلات


 


رسانه ھا : صدا و سيما


 


انحراف : منحرف شدن از راه درست


 


خطا : اشتباه


 


صلاح : درستکاري


 


پاکدامني : نجابت، دوري از گناه


 


صداقت : راستگويي


 


شعور : درک و فھم


 


ھمت : اراده و پشتکار


 


غيرت : تلاش و اراده


 


اوايل :جمع کلمه ي اول: ابتدا


 


ھيئت : گروه


 


وضع : موقعيت، وضعيت


 


بحمدلله : به شکر خدا


 


برخوردار : بھره مند


 


مايه : باعث، دليل


 


ببالد : افتخار کند


 


برافراشته : بلند شده


 


پاره ھاي دل : کنايه عزيز وگرانقدر بودن


 


رستگاري : رهايي، نجات


 


پارسايي : تقوا و پرھيزکاري


 


مقتدر : قدرتمند


 


والا : ارزشمند


 


متعال : بلند مرتبه


 


 


 


معني شعر توفيق ادب هفتم


? شعر خواني: توفيق ادب


 


??قالب شعر : مثنوي


 


مولانا جلال الدين محمد بلخي معروف به مولوي يا مولانا، عارف و شاعر بزرگ قرن ھفتم.


آثار : مثنوي معنوي، ديوان شمس


 


 


 


1? اي خدا اي فضل تو حاجت روا


با تو ياد هيچ کس نبود روا


 


در اين بيت روا در مصراع اول به معناي بر آورده کردن است و در مصراع دوم به معناي شايسته.


معناي بيت: اي خدايي که لطف و احسان تو نياز هاي ما را برآورده مي کند. با وجود تو، ياد کردن از هيچ کس شايسته نيست.


 


 


 


2? قطره ي دانش که بخشيدي ز پيش


متصل گردان به درياهاي خويش


 


قطره نماد کمي و دريا نماد بسياري است. معناي بيت: علم اندکي که از نزد خودت به ما بخشيدي به درياي علم خودت متصل کن. مفهوم بيت: خدايا علم ما را زياد کن.


 


 


 


3? صد هزاران دام و دانه است اي خدا


ما چو مرغان حريصي بينوا


 


دام ودانه: نماد مشکلات و گرفتاري هاي دنيوي است.


معناي بيت: اي خدا در مسير زندگي ما هزاران گرفتاري وجود دارد در حالي که ما همچون پرندگاني طمع کار و بيچاره ايم.


( در اين بيت ما انسان ها به پرندگان حريص و بيچاره تشبيه شده ايم. ما: مشبه – مرغان: مشبه به)


 


 


 


4? گر هزاران دام باشد هر قدم


چون تو با مايي نباشد هيچ غم


 


اگر هزاران گرفتاري هم جلو راه ما باشد، وقتي تو با ما باشي هيچ غمي نداريم.


 


 


 


5? از خدا جوييم توفيق ادب


بي ادب محروم شد از لطف رب


 


از خدا مي خواهيم که در فراگيري ادب و فرهنگ درست ما را ياري دهد. زيرا انسان بي ادب از رحمت خدا بي نصيب است.


 


 


 


6? بي ادب تنها نه خود را داشت بد


بلکه آتش در همه آفاق زد


 


آدم بي ادب نه فقط به خودش بدي ميکند. بلکه بدي او همه جهان را در برمي گيرد.


خلاصه داستان هدهد فارسي ششم:


روزي بود و روزگاري ، در نزديکي شهر هدهدي بود که بسيار باهوش بود و در باغ پيرزني زندگي مي‌کرد که هرروز بر بام خانه‌اش ريزه‌هاي نان مي‌ريخت و هدهد آن‌ها را مي‌خورد. روزي پيرزن سر راهش هدهد را ديد و به او گفت: مي‌داني چه خبر است؟ هدهد گفت : چندان بي‌خبر نيستم ،بگو ببينم چه خبر است؟ پيرزن گفت: آن بچه‌ها را مي‌بيني ؟ دارند براي تو تله درست مي‌کنند . هدهد گفت: آن‌قدر باهوش هستم که بچه‌ها و بزرگ‌ترهايشان نتوانند مرا بگيرند. پيرزن گفت : به‌هرحال مراقب خودت باش و هدهد ازآنجا رفت . ظهر شد و هدهد به باغ برگشت ولي بچه‌ها که دام گذاشته بودند حوصله‌شان سر رفته بود و نااميد از افتادن پرنده‌اي به دام‌ها ،تله‌هايشان را جمع کردند و رفتند . ولي يکي از بچه‌ها که يادش رفته بود تله‌اش را جمع کند . هدهد به طمع دانه به زمين نشست و در دام افتاد . هر چه تلاش کرد نتواست فرار کند . وقتي پيرزن برگشت هدهد را نجات داد و به او گفت: ديدي بالاخره به دام افتادي . هدهد گفت: اين سرنوشت من بود . ولي پيرزن گفت: نه ، اگر اين سرنوشت تو بود من از راه نمي‌رسيدم و تو را نجات نمي‌دادم . ازآن‌پس هدهد ديگر مغرور نشد و بيشتر مراقب بود .
نتيجه‌گيري : انسان نبايد هيچ‌وقت مغرور شود و اشتباهات خود را به سرنوشت نسبت بدهد.


منبع:  خلاصه هدهد فارسي ششم


 


?? تفاوت جهان اجتماعي و جهان طبيعي در چيست؟


پاسخ: جهان اجتماعي، مجموعه گسترده اي از پديده هاي اعتباري، کنش انسان ها را شامل مي شود. و با آگاهي و اراده انسان شکل مي گيرد. ضمن اينکه علاوه بر کنش انساني و پديده هاي اعتباري، پديده هاي تکويني را نيز که با زندگي انسان ها ارتباط داشته باشند، شامل مي شود. اما جهان طبيعي، فقط شامل پديده هاي طبيعي است. و ربطي به آگاهي و اراده انساني ندارد. در جهان اجتماعي، عضويت اعضاء، به اراده آنها بستگي دارد و بر اساس، نظم است. اما در جهان طبيعي، عضويت موجود زنده و نظم آنها، تکويني است.


?? سال گذشته، فرهنگ راچگونه تعريف کرديد؟
پاسخ: فرهنگ: شيوه زندگي اجتماعي، اعضاي جامعه است. و حاصل آگاهي، عمل مشترک آدميان مي باشد.


?? فرهنگ چه نقشي در هويت يابي افراد و جهان اجتماعي دارد؟
فرهنگ، مربوط به شيوه زندگي گروهي از انسان هاست که با يکديگر زندگي مي کنند. فرهنگ و جامعه نمي توانند از هم جدا باشند. جامعه بدون فرهنگ، امکان هويت يابي ندارد. و بدون جامعه نيز، فرهنگ معنايي ندارد. از طريق آموزش و تربيت، فرهنگ بصورت پاسخ: اکتسابي و نه ارثي، از نسلي به نسل ديگر منتقل مي شود و باعث ايجاد هويت مشترک بين يک قوم و جامعه مي شود.


?? هويت جهان اجتماعي بيشتر متاثر از لايه هاي عميق فرهنگ ( عقايد و ارزش ها ) است يا لايه هاي سطحي آن ( هنجار ها و نماد ها )چرا؟
پاسخ: متاثر از لايه هاي عميق ( عقايد و ارزش ها ) : هويت جهان اجتماعي، متاثر از عضويت گروهي افراد جامعه است. هويت فرهنگي جهان اجتماعي بر اساس عقايد و ارزش هاي اجتماعي آن شکل مي گيرد. و تا زماني دوام دارد که افراد جامعه، عقايد و ارزش ها را به رسميت شناخته باشند و بپذيرند


?? تفاوت جهان اجتماعي و جهان طبيعي در چيست؟
پاسخ: جهان اجتماعي، مجموعه گسترده اي از پديده هاي اعتباري، کنش انسان ها را شامل مي شود. و با آگاهي و اراده انسان شکل مي گيرد. ضمن اينکه علاوه بر کنش انساني و پديده هاي اعتباري، پديده هاي تکويني را نيز که با زندگي انسان ها ارتباط داشته باشند، شامل مي شود. اما جهان طبيعي، فقط شامل پديده هاي طبيعي است. و ربطي به آگاهي و اراده انساني ندارد. در جهان اجتماعي، عضويت اعضاء، به اراده آنها بستگي دارد و بر اساس، نظم است. اما در جهان طبيعي، عضويت موجود زنده و نظم آنها، تکويني است.


?? سال گذشته، فرهنگ راچگونه تعريف کرديد؟
پاسخ: فرهنگ: شيوه زندگي اجتماعي، اعضاي جامعه است. و حاصل آگاهي، عمل مشترک آدميان مي باشد.


?? فرهنگ چه نقشي در هويت يابي افراد و جهان اجتماعي دارد؟
فرهنگ، مربوط به شيوه زندگي گروهي از انسان هاست که با يکديگر زندگي مي کنند. فرهنگ و جامعه نمي توانند از هم جدا باشند. جامعه بدون فرهنگ، امکان هويت يابي ندارد. و بدون جامعه نيز، فرهنگ معنايي ندارد. از طريق آموزش و تربيت، فرهنگ بصورت پاسخ: اکتسابي و نه ارثي، از نسلي به نسل ديگر منتقل مي شود و باعث ايجاد هويت مشترک بين يک قوم و جامعه مي شود.


?? هويت جهان اجتماعي بيشتر متاثر از لايه هاي عميق فرهنگ ( عقايد و ارزش ها ) است يا لايه هاي سطحي آن ( هنجار ها و نماد ها )چرا؟
پاسخ: متاثر از لايه هاي عميق ( عقايد و ارزش ها ) : هويت جهان اجتماعي، متاثر از عضويت گروهي افراد جامعه است. هويت فرهنگي جهان اجتماعي بر اساس عقايد و ارزش هاي اجتماعي آن شکل مي گيرد. و تا زماني دوام دارد که افراد جامعه، عقايد و ارزش ها را به رسميت شناخته باشند و بپذيرند.


جواب درس 1 جامعه شناسي يازدهم


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

بشارت انجمن شعر و ادب میخانه mbiran پانکتوم hosseindatcom سدیم تری پلی فسفات wageningenuniversity زنگبار (موران) خرید سررسید | خرید سالنامه | فروش سررسید و سالنامه | قیمت سررسید ساوجبلاغ پژوهي